English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8742 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
input admittance of the tube U مقدار هدایت اولیه لامپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
input admittance U مقدار هدایت طاهری اولیه
input conductance U مقدار هدایت موثر اولیه کندوکتانس ورودی
initial value U مقدار اولیه
magnetic permeance U مقدار هدایت مغناطیسی
conductance U مقدار هدایت واقعی
transverse conductance U مقدار هدایت عرضی
susceptance U مقدار هدایت کور
initialize U مقدار اولیه دادن
wake up U تنظیم کردن یا شروع یا مقدار اولیه دادن
uninitialized U ارزش اغازی داده نشده مقدار اولیه نگرفته
autos U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
auto U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
half life period U مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
set up U مشخص کردن یا مقدار دهی اولیه کردن یا شروع یک برنامه کاربردی یاسیستم
inductive susceptance U مقدار هدایت کور القائی سوسپتانس القائی
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance U هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
incandescent lamp U لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
conductance U ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
image dissector tube U لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
electric lamp U لامپ
lamp لامپ
valve U لامپ
tubes U لامپ
valves U لامپ
limiter U لامپ اف ام
diode U لامپ
lamp bulb U لامپ
tube U لامپ
lamps U لامپ
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
lamp bulb adapter U تبدیل لامپ
instrument lamp U لامپ سنجه ها
inspection lamp U لامپ کنترل
lamp deflector U نورافکن لامپ
tubes U لامپ بی سیم
tube U لامپ الکترونی
tubes U لامپ الکترونی
pins U خار لامپ
tube U لامپ بی سیم
lamp bulb base U پایه لامپ
lamp bulb efficiency U بازده لامپ
multiple unit valve U لامپ مرکب
nernst lamp U لامپ نرنست
nitrogen lamp U لامپ ازت
output tube U لامپ خروجی
power output tube U لامپ خروجی
peanut tube U لامپ بادامی
pentode U لامپ پنتود
picture tube U لامپ تصویر
pilot lamp U لامپ خبر
pilot lamp U لامپ کنترل
pilot lamp U لامپ پیلوت
pocket lamp U لامپ کوچک
pool rectifier U لامپ مایع
miniature lamp U لامپ مینیاتوری
metal lamp U لامپ فلزی
lamp connector رابط لامپ
lamp cord سیم لامپ
lampholder U سرپیچ لامپ
lock in base tube U لامپ قفلی
loctal base U لامپ قفلی
loktal base U لامپ قفلی
mazda lamp U لامپ مزدا
mcnally tube U لامپ مکنلی
mercury lamp U لامپ جیوه
mercury pool tube U لامپ مایع
pool cathode tube U لامپ مایع
pool tube U لامپ مایع
neon lamp U لامپ نئون
mercury vapor lamp U لامپ جیوهای
lamp holder سرپیچ لامپ
industrial tube U لامپ تجارتی
all metal type tube U لامپ فلزی
lamp لامپ چراغ
crookes tube U لامپ کروکس
d.c. lamp لامپ آنالوگ
damper tube U لامپ کاهنده
decorative lamp U لامپ تزیینی
deflector of lamp U نورافکن لامپ
detector tube U لامپ اشکارساز
diode U لامپ دو قطبی
diode U لامپ دوقطبی
display tube U لامپ نمایشگر
dome lamp U لامپ سقفی
door lamp U لامپ در اتومبیل
double filament lamp U لامپ دو افروزهای
elctron tube U لامپ الکترونیکی
electric bulb U لامپ الکتریکی
fog lamps U لامپ مه شکن
fog lamp U لامپ مه شکن
lamps U لامپ چراغ
gauge lamp U لامپ داشبورد
metal type tube U لامپ فلزی
arc lamp U لامپ قوسی
flashlights U لامپ عکاسی
flashlight U لامپ عکاسی
braun tube U لامپ براون
bulb socket سرپیچ لامپ
valves U لامپ سوپاپ
valve U لامپ سوپاپ
ceiling lamp U لامپ سقفی
roof lamp U لامپ سقفی
light bulbs U لامپ برق
light bulb U لامپ برق
converter valve U لامپ مرکب
coolidge tube U لامپ کولیج
counting tube U لامپ شمارشگر
cowl lamp U لامپ داشبورد
electron tube U لامپ الکترونی
glow lamp U لامپ نئون
glow lamp U لامپ کنتاکتی
glow tube U لامپ مشتعل
glow tube U لامپ کنتاکتی
grid glow tube U لامپ کنتاکتی
h lamp لامپ هیدروژنی
hard tube U لامپ سخت
helium lamp U لامپ هلیومی
hexod U لامپ شش قطبی
hexode U لامپ شش قطبی
high vaccum tube U لامپ خلاء
vaccum tube lamp U لامپ خلاء
ignitorn U لامپ ایگنیترون
image storing tube U لامپ ایکونوسکپ
incandescent lamp U لامپ روشنایی
incandescent lamp U لامپ رشتهای
indicator light U لامپ سیگنال
glow discharge tube U لامپ مشتعل
glow discharge cold cathode tube U لامپ مشتعل
emergency lamp U لامپ اضطراری
tank U لامپ مخزنی
filament lamp U لامپ رشتهای
incandescent bulb U لامپ رشتهای
five electrode valve U لامپ پنتود
fluorescent lamp U لامپ فلوئورسان
fluorescent lamp U لامپ فلورسنت
fluorescent tube U لامپ فلورسنت
gas filled lamp U لامپ گازی
gas lamp o. light U لامپ گازی
gas lamps U لامپ گازی
gas flame U لامپ گازی
gas tube U لامپ گازی
gassy tube U لامپ نرم
soft tube U لامپ نرم
gate tube U لامپ دریچهای
geissler tube U لامپ گایسلر
indicator tube U لامپ سیگنال
vaccum tube U لامپ خلاء
bulbs U لامپ برق
roentgen tube U لامپ رونتگن
sealing in U اببندی لامپ
selectron U لامپ گزینش
bulbs U لامپ رشتهای
baffle U تیغه لامپ
bulb U حباب لامپ
two electrode valve U لامپ دو قطبی
triode U لامپ تریود
radio tube U لامپ رادیو
tube resistance U مقاومت لامپ
tube tester U لامپ سنج
tube voltage U ولتاژ لامپ
reactance tube U لامپ راکتانس
bulb U لامپ رشتهای
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1مقدار دهدهی بزرکترین عدد اعشاری چیست
1lamp sokhteh ast لامپ سوخته است
1due amount
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
1تاندانسیو
1پرو سویت یعنی چه؟ در مقاله ای از آل احمد آمده درباره صادق هدایت
1discrete valued parameters,
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com